دیکشنری
داستان آبیدیک
در معرض ریسک
english
1
Law
::
exposed to risk
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
در معرض بایکوت
در معرض بدآموزی
در معرض پاشیدگی
در معرض پایمال شدن
در معرض پوسیدگی
در معرض تباهی
در معرض تبلیغات
در معرض تلف شدن
در معرض تهدید
در معرض حرارت
در معرض حمله
در معرض خشکسالی
در معرض خطر
در معرض خطر تعقیب کیفری قرار دادن
در معرض دید
در معرض ریسک
در معرض سرمازدگی
در معرض سقوط
در معرض فراموشی
در معرض فروش
در معرض فشار
در معرض نابودی
در معرض هجوم
در معرض ویروس
در معنای مضیق
در معنای واقعی کلمه
در معنی
در مغز جاگیر کردن
در مغز کسی فرو کردن (دستور، نصیحت، دستورالعمل، )
در مقابل
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید